سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حکایتى در دورى شیعه از لقمه حرام

حکایتى در دورى شیعه از لقمه حرام 
شیخ على اکبر الهیان که به همین خاطر به او الهیان مى‏گویند. چون واقعا الهى بود. دست را دراز کرد یک تکه گوشت بردارد از درون گوشت صدا شنید اکبر من را ذبح نکردند، من خفه شده بودم، تو گوسفند حرام نخور، کنار کشید. اینگونه خدا آدم را یارى مى‏کند.
یک بزرگى در شهر قزوین به نام آقا شیخ على اکبر الهیان که استاد خیلى از بزرگان دین ماست. در تنکابن، قزوین، مشهد و تهران زندگى کرد. قبرش در قم کنار حرم حضرت معصومه علیهاالسلام است. ایشان از کسانى بوده که به اندازه یک ارزن حرام از دهانش پایین نرفت. یک شب شام دعوتش کردند کمى فکر کرد، گفت: مى‏آیم، سه چهار نفر هم با او مهمانى رفتند.
 
سفره را پهن کردند، یک دیس گوشت آوردند. شیخ على اکبر الهیان که به همین خاطر به او الهیان مى‏گویند. چون واقعا الهى بود. دست را دراز کرد یک تکه گوشت بردارد از درون گوشت صدا شنید اکبر من را ذبح نکردند، من خفه شده بودم، تو گوسفند حرام نخور، کنار کشید. اینگونه خدا آدم را یارى مى‏کند.
 
« إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ »
 مى‏گوید: حرام از بنده من کنار برو؛ علامت شیعه این است که دامن به حرام آلوده نمى‏کند. الان در ایران چند تا شیعه واقعى وجود دارد.
 
 « و عمل لخالقه »
 شیعه ما بنده خداست. بنده حق است. شیعه ما در کار مثبت به پاداش خدا امیدوار است.
 
 « و خاف عقابه »
 شیعه ما اگر بترسد فقط از جریمه‏هاى خدا مى‏ترسد. فاطمه زهرا  علیهاالسلام دغدغه داشت که همواره براى شیعیان دعا مى‏کردند و در روز قیامت به پروردگار مى‏گوید: الهى! شیعیانم.